اهدای عضو

چشماتونو ببندید و تصور کنید که یه روز پدرتون یه مبلغی پول که فراهم کرده بر می داره ببره خودرویی بخره حول و هوش 40- 50 میلیون تومان . شما پشت پنجره منتظر هستید که او با خودروی جدید برگرده بیاد منزل . ...

چشماتونو ببندید و تصور کنید کسی هستید که مدتهاست ارتباطتون با تلویزیون و کارتون های بچه گانه قطعه به خاطر اینکه در زندگی روزمره غرق شده اید . حالا ازدواج کرده اید ، بچه دار شده اید و می خواید برای بچت...

چشماتونو ببندید و تصور کنید یه روز یه مقداری پول رو که اندوخته اید می برید خدمت یکی از دوستانتون که درستی در آتش داره در بازار کسب و کار می گید چه کنم که این پولم یه مقداری بیشتر بشه . او به شما می گه...

چشماتونو ببندید و تصور کنید یک روز صبح پیامکی دریافت می کنید . پیامک به شما می گه که در یک قرعه کشی بانکی برنده یه سفر سیاحتی شدید . با خودتون فکر می کنید که احتمالا قراره به سواحل دریای مدیترانه سفر...

چشماتونو ببندید و تصور کنید یه روز بعد از ظهر دوستانتون میان درب منزل شما و از شما دعوت می کنند که به اونا بپیوندید برای یک مسافرت کوتاه با قطار . شما می گید که فرصت ندارید و اونا می گن که این مسافرت ...

امروز می خوایم با شما در مورد سلسله ای صحبت بکنیم که ممکنه خیلی از ما از جزییات حکومتش بر ایران بی اطلاع باشیم اما این سلسله در دوره ای حکومت کرده است که دوره ای بسیار بسیار حساسی بوده و تاثیرات شگرفی...

چشماتونو ببندید و تصور کنید که تصمیم می گیرید آخر هفته رو در منزل پدر و مادرتون بگذرونید . بعد از اینکه به خانه برمی گردید درخانه رو که باز می کنید می بینید خانه به هم ریخته . تعجب می کنید . قدری جلو ...

امروز می خواهیم با شما در مورد تفریحات عجیب و غریب صحبت کنیم اگر یه مقداری اهل ماجرجویی هستی و از تفریحاتی که قبلا کرده اید خسته شدید این برنامه می تونه برای شما برنامه جالبی باشه . خطرناک ترین تفریح...

چشماتونو ببندید و تصور کنید که در یک پارک یا تفرجگاه کنار یک مرد سالخورده نشسته اید که داره از شبکه های اجتماعی استفاده می کنه .یک ساعتی این همنشینی به طول می انجامه و او همچنان درگیر تلفن همراهش با ش...